مطالب جالب و جذاب

مطالب جالب و مفید از همه جا ، مطالب تاریخی - علمی - خلاصه جالب ترین ها رو میتونید تو این وبلاگ پیدا کنید

مطالب جالب و جذاب

مطالب جالب و مفید از همه جا ، مطالب تاریخی - علمی - خلاصه جالب ترین ها رو میتونید تو این وبلاگ پیدا کنید

داستان سلیمان نبی

میگویند سلیمان نبی و همسرش ملکه صبا در آرزوی فرزندی بودند و چون به آن نائل نمیشدند از خداوند خواستند تا در این کار فرجی فرماید.پس جبرئیل بر سلیمان نازل شد و گفت:

حق میفرماید این شرطی دارد و آن اینکه هرگاه زوجین به یکدیگر مطلبی را که در دل دارند و پنهان داشته اند, به راستی بیان کنند صاحب فرزند میشوند.
پس ابتدا بلقیس گفت: من با آنکه شوهری مانند سلیمان دارم که از حُسن و جمال و مال و منال مانندش نیست و پادشاه جهان است باز هر آئینه چشمم به جوان خوش سیمائی می افتد دلم به او مایل میشود.
سلیمان هم گفت:
من هم با همه قدرت و نیرو و تسلط بر جن و اِنس و تمامی گنج های عیان و پنهان عالم, باز هم چون کسی به ملاقاتم می آید اول چشمم به دست او میباشد که چه چیز برایم به ارمغان آورده است.
پس چون هر دو چنین گفتند جبرئیل بشارت داد که چون به صدق و راستی سخن گفتید حاجتتان برآورده خواهد شد ...

هزار و یک حکایت اخلاقی

نام گذاری امام علی علیه‏السلام

على علیه‏السلام اولین هاشمى است که پدر و مادرش هاشمى بودند - فاطمه بنت اسد بن هاشم و ابوطالب ابن عبدالمطلب بن هاشم - حضرت امیر در روز جمعه 13 رجب ده سال قبل از بعثت پیامبر و 23 سال پیش از هجرت پیامبر اسلام در شهر مکه و در خانه خدا به دنیا آمد. ابن قعنب مى‏گوید: با عباس بن عبدالمطلب و گروهى دیگر رویاروى خانه‏ى خدا نشسته بودیم. فاطمه بنت اسد به سوى خانه‏ى خدا آمد و ایستاد و گفت:

خداوندا به تو و پیامبرانت و کتابهایشان ایمان دارم. گفتار ابراهیم علیه‏السلام جد خود را راستین مى‏دانم همانگونه این خانه را به فرمان تو بنا نهاد... . تو را به او، و به این کودک که با خود در شکم دارم، سوگند مى‏دهم که زادنش را بر من آسان کن.

در همین هنگام به چشم خویش همه ما دیدیم که دیوار خانه‏ى خدا از هم شکافت و آن گرامى بانو پا به درون آن گذارد و دیوار دوباره به هم آمد. ما هم شتابناک برخاستیم تا در خانه را باز کنیم اما هر چه کردیم باز نشد... و دانستیم که این حکمت خداوندى است . سپس ‍ فاطمه بنت اسد بعد از چهار روز با کودک خود از خانه کعبه بیرون آمد.

طبق پاره‏اى از روایات ابوطالب در هنگام ولادت حضرت على علیه‏السلام در مکه حضور نداشت، آنگاه که ابوطالب آمد، فرزند را از مادر گرفت و به همراه فاطمه به سمت خانه کعبه رفت و از خداى کعبه خواست که نام او را هم خود معین کند.

ورقه سبزى از آسمان فرود آمد که روى آن نوشته شده بود:

خصصتما من ولد الزکى * الطاهر المطهر المرضى

واسمه من شامخ على * على اشتق من العلى

یعنى : شما زن و شوهر را به وجود فرزندى پاک و مفتخر ساختیم. فرزندى که پاکیزه و برگزیده و مورد پسند خداست. نام او را به سبب عظمتش على گذاشتیم. نام على از نام خداى على اعلى مشتق است.

برگرفته از کتاب قصص‏الانبیاء